من می خوابم تا تو.
تا همهء شب.
تا سلولهای گرمت را با نفسهایم خلاصه کنم...
فاصله من تا تو دقیقه نیست...ثانیه های بی تابی ست که با هرم نفسی بخار می شود.
تو باز گشته ای...از فراسوی آبهای افق...
با چمدان نیلی خیال انگیز صبح...
با دستهایی فراخ که در بند بند ش انگشتانش شعری ست نوشیدنی ...
و من باز از تو به تو می رسم... و از تو برای تو می نویسم...
در فراسوهای ِ پیکرهای ِمان با من وعدهی ِ دیداری بده!
تا بنویسم تو را از نو!!!
ای ول!!
چقدر قشنگ بود عزیزم:)
مرسی دوس جونم!
هاین؟؟چی شده؟؟
خیلی باحال بود.همه شو تونستم درک کنم جز اون یه جمله ی "من می خوابم تا تو"
حالاتا اینجاشم که درک کردی کافیه عزیزم! تا تو یعنی رسیدن تو!! شدو جونم! :))))
سلام مهربون
امیدوارم بعد از وصال فراقی نباشد
موفق باشی
ممنون...شاد باشید...
چقدر خوب که سفر تمام می شه مشی جانم
:))))))
سلام دوست عزیز
متن زیبایی بود خیلی حرف داشت واسه گفتن
نوع نوشتنشم عالی بود مثلا می خوابم تا تو و
و من باز از تو به تو میرسم خیلی زیباترش کرده بود
امیدوارم هرچی که واست خوبه اتفاق بیفته
شاد و سبز باشی
ممنونم از نقدتون...
شما هم همینطور...
سلام عزیزم
خوش به حال اون تو که براش اینو نوشتی. منم میخوام.
عززززززیزم! برای تو هم می نویسم...
چقدر خاطراتتو شاعرانه مینویسی
درست حدس زدم؟
آفرین...درسته عزیزم!
خوشم آمد
سبز باشید
:)))))
همیشه می خونمت و همیشه قشنگ می نویسی خاطرات مشترک رو
مرسی..میوه جان!
.
.
.
.
وبلاگ ماهی سیاه کوچولو به روز شد
.
.
.
.
منتظرت هستم { گل }
برف...خیلی زیبابود مشی جون...چرا اون بالا را بستی؟
خوب! دیگه یه پست آنی بود!
سلام دوست خوب وبلاگت بسیار عالیه اگه بتونی مطالب را زیاد کنی خوبترم میشه اگه تونستی به منم سربزن
بازم من برف می خوامممممممممممممممممم:)
ای جان!
بازم برات پست کنم؟؟
وای خدا... هی نگاه کردم دیدم این عکس واسه من چگده آشناستتتتتت.... دیدم به! این عکس دقیقن همون جاییه که من الان اونجام! تا حدی که ماشین من تو عکس تو افتاده! مشیییییی... تو اینقد به من نزدیک بودی و من خبر نداشتم!!!
راس می گی ایدی؟؟؟تو کجایی الان!! کدوم ماشین توئه؟؟دوسسسسس جونمممممممممممم! ایدهههههههههههههههههههههههههه!من که گفته بودم محل زندگیم کجاس!!! ایمیلتو چک کن!! زود!! بدو ببینم!!
:)))))
اون بالا بالاییه یعنی چی؟ کیو کشف کردی؟:)
یکی از دوستامو!! کشفیدم!
سلام خوبی وبلاگ خیلی خوب وقشنگی داری خوشحال میشم اگه به سایت من هم سر بزنی در مور فروش اکانت های رپیدشیر و مگا آپلود هستش. منتظرتم راستی میشه یه لینک از سایت من تو وبلاگت بدی با همین عنوان فروش اکانت های رپیدشیر و مگا اپلود ؟ ایشالا جبران میکنم مرسی فعلا بای
سلام خانومی
منم برفو خیلی دوست دارم. ولی شهر ما خیلی برف نمی اید. این نثرم خیلی خوشمل بود
خانومی تازه باهات آشنا شدم خوشحال میشم این دوستی ادامه پیدا کنه
خواهش می کنم...خوشحال می شم...
وای من هر کاری میکنم ایمیلم باز نمیشه لامصب!!!! مشییییییی آخر هتفه امتحان داشتم مشغول خر خونی بودم. آره ها دنیا خیلی کوچیکه. تو گفته بودی سعادت آبادی. ساختمونتون خیلی قشنگه ها. به خصوص جلوش! من اینجا کار میکنم تو سعادت آباد. همون ساختمون جلویی... شرکت بزرگه! خیلی تابلوهه چون جز اون شرکت دیگه ای نیستش اونجا. ووووووووی خیلی بامزه شد هااااااااااا
بابا!تو منو کوشوندی!!3 تا ساختمون اینجاس! مشکی،قرمز،سفید!! همه شونم تجارین!! کدوم یکیشون دختر؟
داشتم الان از پنجره بیرونو میدیدم. ساختمون شما دقیقن روبروی ساختمون ماست. اگر الان از پنجره سرتو میاوردی بیرون من میدیدمت... آخی....
بی بیرون! الان نگاه کردم بیرونو! تو تو کدوم ساختمونی؟؟
سلام
ممنون از لطفت
راستش چند بار اومدم نظر بدم دیدم نظردونی اون دوتا پست بالایی بسته ست
منم خیلی دوست ندارم نظر پستایی که نظردونیشون بسته ست رو تو پستای دیگه بنویسم الن خودمم گیج شدم
وقتی نظردونی باز باشه مطمئن باش میام مینظرم
باشه این دفه بازش می زارم...