آفتاب می سٌرد در پشت غروب...
می کشد پیش از خواب انگشتان استخوانی و سرخش را بر سرم ...شانه می زنم گیسوانم را در پس حس ترم...
تا بیایی و بگیری در بًرًم...
حال ایستاده ام در نقطه اوج گلدان یاس روی دریچه شب...
سرک می کشم تا ته کوچه را غرقه به تب...
تا این غروب هزارن بار تا به کمر پایین آمده ام، آمدنت ...
تو می آیی خنده در چشم،با پرتقالهای بازیگوش در دست...
من تا به آخر پله را می رقصم سرمست...
فاصله کم می شود با بوسه ای از جنس انار...
می شویم چشم خود را در نگاههای خمار...
من می پرسم:
مگر در اوج تابستان پرتقالی هم هست؟
تو می گویی:
آری!
تا تو میرقصی،تابستان, زمستانی هم هست...
این بار خیلی رویایی بود
خوشبخت باشی عزیزم
ممنونم...
سلام.متن ادبی قشنگی بود.فکر می کنم تو این نوع نوشته کارایی بیشتری داری خانوم!
ممنون...درسته!! :)))
سلام
عالی بود
موفق باشید و سبز
:))))
اره مشی جان
تلخی این روزها بدجوری می خورد به صورتها درست مثل یک سیلی نابه حق!
حیف از اونایی که رفتن...:(((
این بار امیدواری بود
خیلی قشنگ بود عزیزم
عکستم خیلی نازه
سلام مشی جون
چقدر عاشقانه است این پست
ت تو میرقصی
تابستان
همیشه سبز ماندگار است
زمستان
درمیان دستهای م
ماندگار نیست
قشنگ بود
مشی جونم اینی که وبلاگ منو باز کرده من نیستم!!!!!!!! تکذیییییییب می کنم شدییییید
جدی می گی؟؟؟هکت کرده؟؟؟
مهشاد جون شاذه واقعا برگشته ، نمی دونم این کیه که اومده اینجا به جاش نظر گذاشته...
چه آدمایی پیدا میشن تو این دوره زمونه...
عجب آدمای مذخرفی پیدا می شن هااااااااااا! خوب شد گفتی!! وگرنه فک می کردم هک شده!!
واییییییییییییییییییییییی
بوسه ای از جنس انار. خیلی عالی بود. عالییییییییییییییییی
تُرش و شیرین بید این بوسه ای از جنس انار ایدی گُلی!:)))
سلام!! من همشهری شاذه هستم:) دیدم خودشم براتون کامنت گذاشته:) خواستم اطلاع بدم اونی که جای شاذه نوشته یه آدم دروغگو است!! لطفا به هر کی می شناسین بگین که اون شاذه نیست!!
بله عزیزم! می دونم!! فهمیدم!
سلام نفس
چقده خوشمزه بود این شعره
خیلی قشنگ وپر از احساسات لطیف بود
قربونت برم من! خانوم مهربون...
دوست دارم این نوستالژی رو دوست جووووون
:))) منم دوس جون!
بابا به پیر به پیغمبر من خودمم. اینی که وبمو باز کرده من نیستم!!! هکم نکرده. من وبمو بستم. اونم خیلی ساده بازش کرد! حالا وقتی نتونست قصه بنویسه باور می کنین من نیستم. اسم جدیدم هم آیلاست. هروقت وبم راه افتاد خبرت می کنم عزیزم
برو بابا!! فک کردی باور می کنم؟؟ شاذه از آشناهای نزدیکه! خودم از ش خبر موثق دارم!
سلام عزیز دلم
چطوری ؟ ببخشید که یه مدته من اصلا نیستم.
دیگه با این کوچولو اصلا وقت نمیکنم.
مثل همیشه نوشته ات خیلی خیلی قشنگ بود.
سعی میکنم بیشتر سر بزنم.
مراقب خودت باش دوستم.
مشی جونم می خواستم بگم که اون شاذه که داره تو وبلاگ نگارین می نویسه قلابیه....منم اولش گول خورده بودم دیروز به خودش اس ام اس زدم گفت که یکی داره از اسمش سوء استفاده می کنه...اگه دسم بهش برسه
راس می گی؟؟کاشکی زودتر می گفتی!!! من فک کردم راس می گه!
بیچاره این همه اومد تو وبلاگ من بهم گفتااااا!! :(((
من پرتقال میخوام ننهههههههههههههههه
تو تابستون؟؟هرچند وارداتیشو داریم عمو!!
سلام به دوست عزیزم خوبی؟
.
.
امروز تولد ماهی سیاه کوچولوس
ماهی سیاه کوچولو یک ساله شد
منتظر تشریف فرماییتون هستم
خوشحال میشم نظرتون و بگید و من و راهنمایی کنید
موفق و سبز باشید
مدیر وبلاگ ماهی سیاه کوچولو = = = اجادسا
ممنون اومدی
در من شعله ای بود که دیگر نیست. بارقه ای, سو سو ی.حرفی از جنس نور که دیگر نیست