باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...
درباره من
دوستان نازنین!
اولین و دومین رمان من در تمامی شهرکتابهای سطح تهران موجودن.شهرکتاب ابن سینا واقع در شهرک غرب،شهر کتاب گلدیس واقع در در فلکه دوم صادقیه،پاساژ گلدیس و کتابفروشی دانش واقع در سعادت آباد بالای میدان شهرداری رو به روی قنادی لاد.همچنین این دو رمان در کتاب فروشیهای معتبر سطح شهر به فروش می رسند.
برای خرید اینترنتی و ارسال به تهران و شهرستانها،می تونید از سایتهای "فروشگاه اینترنتی شهر کتاب" "آی کتاب" و "کتاب سیتی http://www.ketabcity.com
استفاده کنید.براتون بی معطلی با پیک و پست می فرستن!هزینه پست همون هزینه پشت جلده. سایتهای کتاب سیتی،شهرکتاب آنلاین و نوزابوک بیشتر برای دوستانیه که در شهرستان هستند و دسترسی به کتابفروشیهای معتبر ندارند.
در ضمن در یک سایت خارجی به نام شرکت کتاب که واقع در لوس آنجلس آمریکاست،این کتاب اینترنتی به فروش می رسه و برای دوستان خارج از کشور مفیده.
امیدوارم از خوندنشون لذت ببرید...
کتابخوان بمانید.
:)))
ادامه...
سلام مهشادی خوفی؟ الهیییییییییییییییییی... این تویی؟ چقدر ناز و بامزه بودی مشی... الانم هستیا منتها الان خوشگل و نازی اون موقع ها ولی خیل بچه ی خواستنی ای بودی
چه مهشادی کوچولویی عزیزم دوست دارم. دیدی وقتی که آدم عکسای قدیمی رو میبینه یه عده دیگه نیستن ما چقدر تغییر کردیم حس غریبیه من که همیشه یه حس غریب و غمگین کننده دارم. ببخش که دیر اومدم.
نازلی جونم! این پدربزرگم خدا رو شکر زنده س! بقیه ظرف ۳ سال اخیر فوت کردن! همین فقط برام مونده!
عزیزیم ممنون
به به... به به...مشی خانوم دختر بابا....عزیز بابا
بابا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این بابابزرگمه ماتیل جوووون! بابای من که به این پیری نبوده!!!!!!!!!!!!
چه عکس دور و خاطره انگیزی!!!!!!!!!!!!
واااااااای چه نااااازی
موهاش رو! آخی چه صاف و خوشکلن
مرسی خبر دادی:*
میگم رنگ نظرات رو عوض کنی خیلی بهتره عزیزم من اومدم ندیدم فکر کردم نظر خواهی رو بستی
قالبت هم خیلییییی خوشکله مخصوصا این دختره این کنار
مشی وقتی کوچک بوداینقدر ساکت و آروم نشستی که هرکی ندونه فکر میکنه واقعا همیشه اینقدر ساکت بودییه جور نوشتم اینگار از تمام شیطنتهات خبر دارم
شما راس گفتی!من خیلی شر و شیطون بودم! از دیوار راس بالا می رفتم!
بعدا نظر میدم!!!.....راستی من دو هفته ای اونجا موندمُ ولی با شما بودن یه صفای دیگه ای داشت.امیدوارم به تو هم خوش گذشته باشه.
باشه! اختیار دارین! واقعن به من و ابو جاهایی که شما مارو بردین خوش گذش! 1 ماه شمال بودن هم خودش حوصله می خواد! چمخاله رو خیــــــــــــلی دوس داشتم!
سلام.یه شرح کوچولو می دادی.
پدر گزامی و خود گرامی تون هستین دیگخ
سلام.با شعری جدید آپم و منتظر نظرت دوست گرامی
عکس گذاشته بودی؟باز نشد!بعدا دوباره میام
سلام دوست خوبم//////////////به وبلاگم دعوتت می کنم///////////
الان کی کیه؟
کودوم کیه؟
سلام مشی جون.. چه عکس قشنگی.. چقد نازی تو
الهییییییییییییییییییییی
قیافه شو ببین تو رو خدا.
بوووووووووووووووووووووووس.
سلام مهشادی
خوفی؟
الهیییییییییییییییییی... این تویی؟ چقدر ناز و بامزه بودی مشی... الانم هستیا منتها الان خوشگل و نازی اون موقع ها ولی خیل بچه ی خواستنی ای بودی
ملسی دوس جونی!!!!!!!!!
سلام.نظر لطفتونه.تو وب اول چند تا داستان دارم.نظر می دی؟
وقت کنم حتمن!
قیافت توی این عکس خیلی متفکره... انگار داری عمیقن به یه موضوعی فک میکنی!!
من مدل قیافه تو خیلی خوشم میاد... بسیار جذابه!
ای جونم! تو لطف داری ایدی جونم!آره شاید داشتم به آینده م فک می کردم.
سلام عزیزم
من تقریبا هر دو سه روز یه بار میام بهت سر میزنم
ولی بعضی وقتا خاموش بر می گردم
چه عکس قشنگی تو بغل بابا گرفتی
همیشه شاد باشی عزیز
الهـــــــــــــــــی! ممنونم عزیزم! این عکس بابابزرگمه!
خیلی مهم بدونی این عکس واسه بابایی هم نوستالژیک هست یا نه ؟؟!!
این عکس بابابزرگمه! نمی دونم شاید برای اون یادآوری سالهایی باشه که رو پا بوده ! اینم خودش یه نوع نوستالژیه!
چه مهشادی کوچولویی عزیزم دوست دارم.
دیدی وقتی که آدم عکسای قدیمی رو میبینه یه عده دیگه نیستن ما چقدر تغییر کردیم حس غریبیه من که همیشه یه حس غریب و غمگین کننده دارم.
ببخش که دیر اومدم.
نازلی جونم! این پدربزرگم خدا رو شکر زنده س! بقیه ظرف ۳ سال اخیر فوت کردن! همین فقط برام مونده!
سلام.ممنون سر زدی
مشکلات ما عمیق بود
ای بابا!
یه بوس کوچولو واسه اون دختر کوچولوی ناز گوگولی :*
قبونت برم پیرهن پری جون!
ای جانمممممممممممممم چقده ناناز بودی گوگولیییییییییییییی
ملسی! جیگملم!
وای چه عکسی...دورو خاطره انگیز...عین خود رویا...
این نوستالژیه هممونه مهشادی خانوم اینا...