خیلی وقتا ما آدما در خود فرو رفته و تلخ می شیم. این ذات آدمیه که گاهی به غار تنهاییش پناه ببره و با خودش چند وقتی خلوت کنه. اما همیشه در خود فرورفتگی دوای درد نیست! تو این دنیا هیچ کس دلش واسه کسی نمی سوزه. آدما همه به فکر خودشونن. اگر ما همیشه به خودمون سخت بگیریم و واسه مسایل بی ارزشی بشینیم و چند روز از روزای خوب و آفتابی خدا رو برای خودمون سیاه و پوچ بکنیم ، عمرمون به باد می ره. ما باید قوی باشیم تا اگر روزی فلک و سرنوشت به ما ضربه زد ، بتونیم دوباره از جامون بلند شیم و سرنوشت رو از نو بسازیم. این جمله " شکست مقدمه پیروزیه" ممکنه خیلی کلیشه شده باشه اما عین حقیقته!
گریه و زاری بر مزار آرزوها هیچ سود و فاییده ای به حالمون نداره. تلخ بودن همیشه خوب نیست. چون ما اونقدر وقت برای زیستن نداریم که نیمیش به عزاداری برای آرزوهامون و در حسرتی تلخ سپری بشه.
هر کس مسوول شکست خودشه. اگر شکستیم ، خودمون موجبش بودیم و شاید این سرنوشته. نقش گلیم بخت آدما با همدیگه فرق می کنه. مال یکی رو طلایی بافتن ، برای اون یکی سبز و مال دیگری خاکستری.افکار خودمون هم تو این نقش ،مطمئنن دخیله. اگه همیشه دنیا رو خاکستری ببینیم ، الیافهای این گلیم خاکستری می شن. اگه آروم و امیدوار باشیم ، گلیم بختمون آبی می شه.
امید خیلی زیباست و این آرزوست که امیدها رو می سازه.آرزو هیچوقت دروغ نیست و ذهن رو تسکین می ده.
"به قول دکتر آزمندیان تو هر چیز رو که از خدا و کائنات بخوای ، چند وقت بعد همون رو با همون برچسب و مارک بهت تحویل می دن. این فکر ماست که زندگی رو می سازه."
شکست همیشه بد نیست. شکستها خیلی از نقاط ضعفمون رو نمایان می کنه تا روز بعد و جای دیگه این نقاط رو یا از بین ببریم یا به نقاط قوت تبدیلشون کنیم. تا دلتون بخواد شکست و ناراحتی زیاده. مهم اینه که آدم ضعیف نباشه و بتونه خودش رو از گرداب غم و ناامیدی بیرون بکشه.مهم اینه که نزاریم دیگرون با دیدن ضعف ما زیر پا لهمون کنن و از کنارمون بگذرن. مهم اینه که آدم بقیه رو به خاطر شکست خودش محکوم و سرزنش نکنه.کنج عزلت نشینه . قلبش رو باز کنه و دلش رو دریا.یادمون باشه که دریا هیچوقت به هیچ سیاهی آلوده نمی شه و همیشه دریا می مونه.
باید رشد کرد و شکوفا شد
باید خورشید را پذیرا شد
باید غم راسیاه کرد
باید خاطرات تلخ را تباه کرد
سلام مهشادی
خوفی؟
ببینم نکنه که من با تو هم تله پاتی دارم؟ چون منم امروز دقیقا به همین نکته اشاره کرده ام... امید داشتن و امیدوار بودن و به خود ایمان داشتن.
منم با جمله دکتر آزمندیان موافقم و باز هم به قول خودش : انسان در زندگی به آن چیزی میرسه که انتظارش و داره! یعنی آدم هر توقعی از خودش وزندگیش داشته باشه، همونها براش محقق میشن.
مواظب خودت باش دوست جونم.
در پناه حق باشی:-*
آره فچ کنم! ممنون دوستم! منم به همین اعتقاد د ارم! فقط کمی صبر لازمه! به در و دیوار و آدما بد وبیراه گفتن که نشد راه حل! ممنونم ! تو هم مواظبت کن از خودت!
یه پیشنهاد پست جدید منو بخون...
حرفات قشنگن ولی فانتزی هستن...
درستن...کاملن...ولی اثر ندارن...
به قول سهراب : دل خوش سیری چند؟؟؟
....................
عاشق ، جاری و شاد باشی تا ستاره.
اگه بهشون عمل بشه! اثر دارن!من خودم با همین حرفا خودمو ساختم!
باشه حتمن سر می زنم!
سلام عزیزم... جملاتی که نوشتی واقعا ارزشمند هستن
سلام عزیز!ممنون کارمند کوچولو!
دقیقن موافقم....
زندگی ادمها برای خودشون باید مهم باشه. هیچ کس واسه ادم دل نمیسوزونه جز خود آدم... باید خودخواه بود
عمرن کسی دلش واسه آدم بسوزه! وقتی هم که دلت واسه کسی بسوزه و بهش کمک کنی بدتر گازت می گیره و اگه بد شد تو رو مقصر می دونه!
بسیار صحبت معقولی کردید، همه چیز دست خودمانه میتونیم تا ابد الدهر زانوی غم به بغل بگیریم و گریه کنیم . میتونیم به قول شما از شکستمون درس بگیریم و زندگی رو ادامه بدیم . کسی هم به غیر از خودمون به فکر ما نیست.
شاد باشی عزیز
قربونت برم نانا جون! منم همینطور! آره ! تو تاریکی که نمی تونستم خدمتش برسم! می خواسم اعلامیه ش کنم به دیفال!
دقیقن و تحقیقن حرفای شما درستن!
ممنون ! اما چرا اسم شما شبلیه؟؟؟
خاکستری بودن هنر نیستم .مهم اینه که سیاهیهای زندگی دیگران رو هم خاکستری کنی!
آره شیده جان! مهم اینه که بتونی کمی سفیدی قاطی سیاهی زندگی دیگرون بکنی!
راست گفتی ها!! این دوست منم همینه! تا می گم چطوری؟ می گه اه! مردم از این زندگی سگی! آدم حالت تهوع می گیره با اینجور آدما دوست باشه. هم لوسن هم بی خود.
لوس بودنشون که درسته! اما حالت تهوع رو موافق نیستم!
ما هیچ ما نگاه.
ما هیچ ما تباه.
درسته! ما همیشه الکی به خودمون سخت می گیریم خودمونو شکنجه می کنیم.
بله دوست ۳ نقطه!
آقا قبول اما کسی که پای صحبت های اقای دکتر آزمندیان
می نشینه و این حرف های قشنگ رو هم بلده حتما می دونه که این جمله :
تو این دنیا هیچ کس دلش واسه کسی نمی سوزه. آدما همه به فکر خودشونن.
بی انصافی است !
مشتی خانم هم که بی انصاف نیستند ، درسته ؟
خانم اگه اینطور بود خیلی از اون چیزهایی که امروز من و شما داریم الان نداشتیم !
البته نمی خوام وارد فلسفه ی این موضوع بشم که اون وقت آدم احساس گناه می کنه که این طور فکر کنه !
راستی خانم با سلیقه از این که لطف کردید و تشریف آوردید متشکرم .
سفارش به بچه ها رو جدی بگیرید خانم . آخه بچه ای که چشم هاش ضعیف بشه ، و چاق هم بشه و آدامس هم فکش رو بی ریخت کنه ، فردا کی بهش زن می ده و یا اگه دختر باشه کی بهش ...
چی بگم والا؟؟ فقط همینو می دونم که آدم باید کلاشو سفت بچسبه که باد نبرتش! غصه خوردن دردی از کسی دوا نمی کنه! اونایی که هم روزی دل می سوزونن یه وقتی هم خسته می شن می رن پی کارشون! همه ظرفیتا پره و هیچ کس حوصله آه و ناله یکی دیگه رو نداره!
آدم بعضی موقعها می خواد از تموم این قانونا فرار کنه و بره یه جای دور تا دیگه هیچ کس بهش باید و نباید نگه! ( البته این ۲ خط آخر مال شما و مطلبتون بود!)
سلام خانوم جون ماشی جونم :*
این پستت خیلی قشنگ بود اما من وقتی به یه شکست بر میخورم دیگه کارم رو ادامه نمیدم نمی دونم چرا دیگه علاقه ای نسبت به ادامه در خودم نمیبینم !! میدونم خیلی بده ولی چیکا کنم من از بچگی یاد نگرفتم شکست بخورم واس همین تحمله شکستم خیلی کمه :)
فردا آپ میکنم عسیسم امروز یکم حال ندالم :)
بوووووووووووووووووووووووس
تاتا
سلام!قربانت عزیزم! توت کوشولو! عیبی نداره! آدم ( البته ببخشیدا!!!) انقده باید لگد بخوره تا بدنش سفت شه و دیگه دردش نگیره! روزگار به آدم زیاد لگد می زنه خانومی! باید قوی باشی و تحمل کنی!
گاهی دوباره دست سر زانو زدن و بلند شدن زمان می خواد...
شاذه جون! زمانش مهم نیست! تونستنش مهمه! دیر هم شد شد اما نه خیلی دیر!
سلام.
۱- اونایی که گفتی تو لیستم بود عزیز...
۲- خداییش این حرفاتو باید درشت برای همه ی آدم هایی که تو زندگیشون به سختی برمیخورن نوشت...
اٍ جدی؟؟؟ چه خوب! ممنونم! همه باید سعی کنیم بهش عمل کنیم!
میشه به تموم این حرفها خوب فکر کرد و یه عالمه تفکر قشنگ ریخت تو ذهن..میشه مثبت بود..میشه شاد بود..اگر دست زمونه هم یاری کنه..
میشه! خانومی میشه! امتحان کن! فقط یه ذره اراده می خواد! اگه بخوایم می تونیم!
نیاز به آه و ناله نیست که کسی حوصله ی اونو داشته باشه
یا ...
دلسوزی هم فایده نداره
فقط باید درک کنیم همدیگه رو
قانونی رو مطرح نکردم
آزاد و رها گفتم بدون تعلقات
ببخشید خانم که اذیت کردم شما رو
نه! اذیت نشدم! به هر حال هر کسی نظری داره دیگه! برای خودش هم محترمه! اما تلخ بودن همیشه هنر نیست! اونایی که هی می خوان تلخ باشن می خوان جلب توجه کنن!
مگه می شه از بحران به سلامت گذشت؟؟
نمی دونم! چون نمی شه شعار داد! بعضیها می تونن بعضی ها نمی تونن!
حرفات درستن! اما کیه که عمل کنه؟؟ تا یه ریزه ناراحت می شیم زمان و زمین و به هم می دوزیم!
نمی دونم! باید سعی کنیم همه چی در حد حرف نمونه! امتحانش که ضرر نداره!
قشنگ مینویسی ممنون که سر زدی
خواهش می کنم عزیزم!
روزی خواهم آمد و سر باغچه شوق میخکی خواهم کاشت.
شاید آن میخک سرخ دست پسر بچه ای باشد در آب.
سلام مهشاد جونی
آره راست میگی...این روزها همه دارن بهم میگن افکار منفی در اثر تلقینهای خودت بوجود میاد...یه مقداریشو راست میگن...اما باور کن خیلی وقتا بوده که فکرای خوب کردم و بدش به سرم اومده:(
بعضی وقتا دیگه انگار مغزم هنگ میکنه...
نمی تونم علت خیلی از اتفاقها رو بفهمم...
ولی چشم! بازم سعی میکنم کمتر بهشون فکر کنم.
خوب و خوش باشی دوستم
سلام بلوطی! شطور مطوری؟ خوبی؟ نه عزیزم ! اگه واقعن به چیزی اعتقاد داشته باشی برات اتفاق می افته! درست می شه! سعی کن دلتو دریایی کنی! ممنون که اومدی! اما امروز صفحه ت باز نمی شد ها!!!!
فقط همین قدر می گم که فوق العاده بود
امید خیلی چیز بزرگیه
آره! دقیقن! ممنونم عزیزم که اومدی پیشم!
نه! من نیستم! می خوام خیلی غصه بخورم! می خوام بمیرم!
زندگی به من حروم شده!
میل خودتونه! من فقط پیغام دادم و نظرمو نوشتم! هر کی هر جور راحته زندگی گنه!
۱. گمونم یه چیزی برای نوشته قبلیت نوشته بودم اما هر چی گشتم کامنتم رو پیدا نکردم. پاکش کردی یا من اصلا برات نفرستادمش؟
۲. این فقط انسان نیست که زندگی رو میسازه. همونطور که فقط زندگی نیست که انسان رو میسازه. آزمندیا هم سالها پیش در دوران دانشجویی یه نوارش رو برام اوردن. تا خود صبح می خندیدم که چطزوری یه آدم میتونه اینقدر اعتماد به نفس کاذب داشته باشه...
۳. (راجع به کامنتت تو وبلاگ من): اتفاقا تا چیزی رو خراب نکنی نمی تونی چیزی رو روش بسازی. اگه قبول نداری روی یک خونه کلنگی بدون اینکه خرابش کنی برج بساز.
ممنون از نظرتون! من برای مطلب قبلیم کانتی از شما نداشتم! آزمندیان اتفاقن خیلی هم خوشفکره! من که از صحبتاش لذت می برم! ممکن خیلی از نظراش غیر واقعی باشه اما به آدم انرژی می ده. شما خیلی بدبینی! مث اینکه خودتون رو هم قبول ندارین! قرار نیس همه خونه کلنگیا خراب بشن و برج روشون ساخته بشه! من همیشه سعی می کنم مثبت باشم و انرزی منفی به اطرافیانم ندم! اگه یه روز حالم خوب نیس هی پاچه این و اون رو نگیرم! تو خودم فرو برم و دیگرون رو به خاطر گناه خودم محکوم کنم!
من که اینطوری فکر می کنم!
axo az intenet pida kon roosh klik rast propertis bezan adreso begir vaghti dari yaddash jadid mizari ye khorde bala tar axe picure dare ono bezan adreso onja past kon bad ok adres miofte
ممنون از راهنماییتون! مفید بود.
چطور می توان دست از گذشته برداشت؟
همه چیز آنجاست!!
دست از گذشته برندار سارا جان! اما گذشته ها گذشته! باید از نو بسازی و فقط از گذشته خاطراتی که رو لبت لبخند می یاره رو به یاد بیاری. تا ابد غصه گذشته رو خوردن گناهه! عمرو به باد می ده!
سلام دوست خوبم.
راستش رو بخوائین زیادی کسلم و نمی تونم حرفای شما رو بژذیرم. فکر میکنم گاهی حوادث ادم رو به سمت خودشون می کشن و .. و ...
به هر حال امیدوارم که همیشه شاد باشید دوست بی نظیرم.
ایشالا حال و حوصله شما هم سر جاش بیاد! درست می شه! این نیز بگذرد. ممنون که بهم سر زدی. خوشحالم کردی.
تو هم شاد باشی.
تو هم تاخیر داری!!!
چی؟؟؟ تو نوشتن؟؟ سرم شلوغه ایده جون اینا!
خیلی در مورد حرفاتون فکر کردم. یه جاهایی راست می گی. اما زندگی خیلی آدما رو به صلابه می کشه! بعضی وقتا نمی شه جنگید.
نجنگ! فکر کن! مسعی کن مثبت باشی و با آدمای انرزی مثبت بگردی!
سلام.با قسمت یازدهم خاطرات کدر منتظر نظرتم دوست گرامی[گل]
باشه! می یام مطلبتون رو می خونم.
سلام خانومی
مرسی خاطره ما شدی
من با این متنی که نوشتی کاملا موافقم
آدما هر چیزی که خواستشون باشه و هر جور که فکر کنن همون اتفاقا میوفته
به به الهه خانوم! آره عزیزم! درسته! باید نور را پذیرا شد! باید رها شد!
ممنون که اومدی.