آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

درخت گوجه سبز

خوب می دانم که در همین حوالی مه آلود، چند خیابان آن سوتر، جایی که ساختمانهای دود مسلک کیپ تا کیپ از سرما به یکدیگر چسبیده اند؛درخت گوجه سبز آن خانه باز عجولانه و بی هوا شکوفه داده است. 

عجیب است که شکوفه های نازک بدن این وقت سال سردشان نمی شود. 

آن روزها پای درخت همیشه پر بود از حلقه های موی پیچ امین الدوله و توله گربه های برفی که در هم می خزیدند. 

آن سال پاییز، خانه را به چنارهای پُر آشیانه سپردیم و راهی شدیم؛ راهی دامن روشن شیب دار کوه بالاشهر؛ آنجا که ساختمانهای قدکشیده در باد ُ در سرازیری غریبی خفته اند. 

درخت گوجه سبز من ، با آن برگهای ظریف نئنویی هرگز از شکوفیدن خسته نمی شود ، شاید این بهار شکوفه ها از نو شدنی ۵۰ ساله خسته شوند.

نظرات 25 + ارسال نظر
آلفا شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:22 ق.ظ http://alpharays.blogsky.com

نمی دونم چرا وقتی خوندم یهو دلم گرفت...!!
نه ازاون دل گرفتن هایی که تکراریه... یه جوری که حس کردمش... یه جوری که نمی تونم توصیفش کنم..

ما هم توی خونمون یه درخت گوجه سبز داشتیم.. با یه حیاط پر از رز و بنفشه...
اما حالا توی یه آپارتمان که همه جاش فقط راه پله ست.....

چقدر دلم هوای بچگی هامو کرده....

خوشحال میشم بیشتر با هم باشیم..
اگه دلت خواست پیش منم بیا..

دوست تو : آلفا

چی بگم؟؟ دنیا محل گذره!

شیده شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:23 ق.ظ

سایه ات سنگین شده مشی جان
من هم درخت گوجه سبزت رو خیلی دوست دارم
انگار داری از یه آدم زنده حرف می زنی خیلی خوشم اومد

ممنونم شیده جان!

کارمند کوچولو شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:55 ق.ظ http://edarehyema.blogsky.com/

سلام مشی جونه با احساسه ناناز
همین دیگه

ممنونم عزیزم!

سلام همسایه های 5 شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:11 ق.ظ http://rezatehranii5.blogsky.com

سلام خانومی
این جور که شروع کردی گفتم می خوای یک داستان یک صفحه ای بنویسی.
چرا وقت نمی ذاری روی نوشته هات

سلام!
مشکل اینه که وخ ندارم! به نظر من بس بود!

سحربانو شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:16 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

خیلی قشنگ بود مشی جون.
یادش به خیر ما هم کوچولو بودیم کلی میوه داشتیم تو حیاطمون ولی حالا چی؟
از دست این امتحانا خواهر:)

تموم شد که!! نشد؟؟

ایده شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:01 ب.ظ

ای جانننننننننن جمعه علوسیته؟؟؟؟؟؟؟؟ کی لی لی لی لی
اتفاقن منم جمعه عروسی یکی از دوستهام دعوتم... ایشالا خوشبخ شی مادر جون...

قربونت برم من! ایشالا تو هم به هرچی می خوای برسی! بوسسسسسسسسس

gol nassrin شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:28 ب.ظ http://nassrin.blogfa.com

salam
pas zodtar dastanaketo benevis va befrest
hame nazarid vase rooz akhar

چشم عزیزم! چشم!

بهاران شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:36 ب.ظ http://chalesh.blogsky.com

وای مشی جونم عالی بود. نوشته هات دچار یه جهشه درست و حسابی شده ها خودت حس می کنی؟!
به من که خیلی چسبید

جدی؟؟ نمی دونم شاید! ممنون دوستم! فک کنم بهاری شدم دیگه!!

ماتیلدا شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:33 ب.ظ http://matilda1992.tk

هوممممم
تو شهر ما همیشه اواسط بهمن یکم هوا گرم میشه و خیلی از درختا جوونه میزنن ولی بهد دوباره یهو سررررد میشه و همش می خشکه.... و تا اواسط اسفند هیچ خبری نیست

درخت خونه قبلی ما عجوله! زودی شوکوفه می ده ماتیلدا جون!

نازلی شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:37 ب.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com/

وای دیدی شکوفه ها چقدر خوشگلن من که دلم خواست زودی عید بیاد. دوباره داره شمارش معکوس شرووع میشه.

آره نازلی جونم!

سوسپانسیبل شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:50 ب.ظ http://soospansible.blogspot.com

به روی چشم!...حتما میایم...اینها بهانه هاییست برای باهم بودن....
خدا گوجه سبز شما را هم حفظ نماید(همسرتان را عرض میکنم!).امیدوارم در زندگی تبدیل به رب گوجه سبز نشود!

این نظرات رفیق رفقا مارو کشته است!
شوی اینجانب فکر اینجایش را هم کرده است : به آلو تبدیل شده نه رُب!

پیرهن پری شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 05:24 ب.ظ http://pirhanpari.blogsky.com

این خیلی خوب بود مشی ...
مرسی :*

:)))) عززززیزم!

پرنیان یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:02 ق.ظ http://www.missthinker.blogfa.com

ما معمولا گردش که می ریم می ریم یه جایی به اسم لنگر تو باغ یکی از آشناهامون.اگه اشتباه نکنم اونجا چند تا درخت گوجه سبزه.دلم تنگ شد براشون!
الان که این متنتو خوندم نگاه کردم به درخت آبشار طلاییمون دیدم یه عالمه برگ نو دراورده.کم کم گلاشم در میان...

الهی! درخت گوجه سبز اول بهار خیلی خوشگل می شه!

بلوط یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:59 ق.ظ

وایییییییی مهشاد جونم عروسی نزدیکه؟
ایشالا به سلامتی و مبارکی....الهی که خوشبخت بشی عزیزم

مرسی عزیز دلم! قربونت برم!

مسیح دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:03 ق.ظ http://ashghebaroon.persianblog.ir/

شاید هم زودتر بهار را احساس کرده باشد!

شاید...

راضیه دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:45 ب.ظ http://salhaye-sabouri.blogfa.com

چقدر قشنگه که اگه ما آدمها هم یاد بگیریم هرسال به این قشنگی شکوفه بدیم و بهار شیم!خیلی دلم میخواد غبار غم از دلم بره...

میره عزیزم! می ره! اندکی صبر سحر نزدیک است...

gol nassrin دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 02:55 ب.ظ http://j-jang.blogfa.com

motshakeram azizam

خواهش می کنم گل نسرین جان! ممنون از اس ام اس ت!

... سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ق.ظ

مثل همبشه عالی

:)))

شاذه سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:47 ق.ظ

یادش بخیر...

یاد چی افتادی شاذه جان؟؟ تو هم مث من درخت گوجه سبز داشتی؟؟

داستانسرا(عمولی) سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:58 ب.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

1)این پست مثلا بهاریتون عجیب مزه پائیزی داشت.
2)ممنونم که لینکدونی رو یادم انداختین خیلی وقت بود که ازش غافل بودم باعث شدین دم عیدی یه گردگیری مختصری بکنم.امر شماهم اطاعت گردید.

آره مزه پاییزی داش! موافقمممممممممم!
ممنون! خونه تکونی لینکدونی هم مبارک!

مریم چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:12 ب.ظ http://lovealone.blogsky.com

خیلی قشنگ بود

یادش بخیر بچگیا یه بغچه ی کوچیک و من و درخت هایی که حاصل زحمت بابایی بودن من و کلی خاطره
حالا وقتی گاهی از کنار همون خونه رد میشم فقط تداعی خاطرات و گذشت این چند سال ...

یه چیز دیگه هم بگم من عاشق گوجه سبزم خیلی دوس دارم

منم همینطورم! هنوز خواب اون خونه رو می بینم!

inموریx پنج‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:09 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

خیلی جالب بود.....شاید این بهار شکوفه ها از نو شدنی ۵۰ ساله خسته شوند.

ممنون!

راضیه جمعه 9 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:23 ب.ظ http://salhaye-sabouri.blogfa.com

به روزم عزیزم...!

بهاره شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:44 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

واییییییییی.... مشی جونم مرسی بابت پیام تبریکت... مرسی که به یادم بودی عزیز دلم:-*

خواهش می کنم عزززززززززیزممم!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:20 ق.ظ http://azi.blogsky.com

می‌دونم اگه بگم سال نو مبارک حالت از شنیدن این جمله کلیشه ای بهم می خوره.

پس سال نو مبارک

ممنون عزیزم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد