آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

ای مسافر...

ای مسافر جاده های دور تنهایی! با سر انگشتان لطیفت بنواز این چنگ بی آوازه ء خاموش را.

بنواز تا سکوت سرد و سیاه و سنگین گورستان روحم با طنین پر آوازه ء دستانت شکسته شود.

بنواز تابشکنم.بنواز تا بسوزم.بنواز تا تن خسته صامت گرفتگی فریادها را در هم شکنی.نمی دانم کی

خواهی آمد ؟ اما اگر آمدی با خودت یک بغل زنبق سرخ بیاور.اگر آمدی زهر خندت را نثار پلیدی ها

کن.

اگر آمدی مرا هم با خود ببر.پروازم بده.این دستان رنجور و بی ذوق را نقاشی کن.

که من دیگر شکسته ام... بازگشتی نیست.

از لابه لای دست نوشته ها    در تاریخ   ۱۷ اسفند ۷۹

نظرات 39 + ارسال نظر
Mohammad پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:29 ب.ظ http://love.Blogsky.Com

Salam. Alan ke daram minivhsam en comment o to sahne razave emam reza hastam. Va be yade shoma o ham dostam hastam.
Shoma ham vasam 2a konid, ta adam besham o bargardam.

ممنون که دعا می کنید.زیارت قبول.ایشالا همه بتونیم بنده های خوبی واسه خدا باشیم.

طنین پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:35 ب.ظ http://asalioman.blogsky.com

سلام مهشادی قربونت برم ما هیچ جا نرفتیم الانم خونمونیم حوصلمونم سر رفته جیگملتو بخورم مننننن خیلی تاتاز می نویسییییی

سلام طنین جون!
عیبی نداره! ۲ تا تعطیلی دیگه هم هست.مرسی عزیزم که می آی!

طنین پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:36 ب.ظ http://asalioman.blogsky.com

اگر آمدی مرا هم با خود ببر.پروازم بده.این دستان رنجور و بی ذوق را نقاشی کن.

قربانت بگردم طنینی! توپ نظر می دی ها!

خاله ریزه پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:09 ب.ظ http://eshghebandangoshti.blogfa.com

عزیزم لینکت کردم ممنون که بهم سر میزنی

مرسی خاله جون!

مهـــرنوش جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:16 ق.ظ http://tameshki.blogsky.com

این مسافر کی میتونه باشه ؟

میدونم .. دنبال ب راهم ..

حق با توء

چه متن جالبی ..یعنی قلمت قشنگه ..
خوش به حالت ..
خیلی وقته نمی نویسم ...
الان غصه خوردم
این هفته هفته ی غصه بود

سیلام مهرنوشی!
از تعریفت ممنونم عزیزم! چرا غصه آخه عزیزم؟؟ غصه که چیزی رو حل نمی کنه خانومی! سعی کن حلش کنی!
ممنونم! اگه انگیزه برای خودت ایجاد کنی می تونی بنویسی.این شعر هم مال ۷ ـ ۸ سال پیشه! اون موقعها انگیزه من برا نوشتنیه جور دیگه بود.

.•* (¤`°•.★دختر برفی★.•°`¤)*•. جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 06:44 ق.ظ http://dokhtarebarfi.blogsky.com

vaaaaaay jigar bood mese hamishe !
vali hammishe rahe baz-gasht has ..
oh na nis !!!

j/lk
ghorbooooooooooonet beram !
kheili eshghiii meshi jooooonam :X
fadat !


mer30 az hozoore ghashanget doos joon !
UPAM ...
Khoshal misham dobare biyayi !
age nayay ab mishamaaaaa

roozat barfi

مرسی دونه برفی جونم! لطف داری ! می آم حتمن!

پروانه عاشق جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:47 ق.ظ http://www.parvanevar.parsiblog.com


چشم هایم را می بندم ،سرم را روی زانوهایم می گذارم و زانوهایم را در آغوش میگیرم . اشکهایم آرام آرام از زیر پلکهایم بیرون می آیند و بغض گلویم را می فشارد ، ولی من مثل یک کودک معصوم ، آرام و بی صدا می گریم . دوباره خاطرات با تو بودن و خوبی هایی را که در حق من کردی در ذهنم مرور می کنم . بلند میشوم و میایستم ، اشکهایم را پاک می کنم و نفس راحتی میکشم ، چون میدانم خوبیهای تو ، تو را دوباره به من خواهند رسانید پس آواز مرگ را فراموش خواهم کرد
سلام دوست خوبم واقعا کم کم دارم به وبلاگت وابسته میشم نمیخوام چرب زبونی کنم اما واقعا هر وقت نوشته هاتو میخونم دلم نمیخواد تمومش کنم دوست دارم ادامه داشته باشه و تموم نشه واقعا شما تو چیدن کلمه ها کنار هم تبهر خاصی دارین خوشحالم که با شما اشنا شدم . دوست خوبم منم بعد مدتها بروز شدم البته نه شعر من به زیبایی شما نیست خوشحال میشم بازم پیشم بیای

هر کس تملق کسی را بگوید انسان بودن خود را برای ان چیزی که به ان اعتقاد ندارد زیر پا گذاشته است ....... استاد شریعتی

سلام پروانه جان!
ممنون از اینکه سر زدی! ممنون از این متن زیبا و پر احساست.
تو هم سبک مخصوص به خودت رو داری و منم همیشه و حتمن در روز چند بار بهش سر می زنم .مخصوصن آهنگش خیلی زیباست.همینطور تزییناتش.خوشبختانه تو خاکستری نیستی و آبی می نویسی.من از هر چی پروانه آبی هست خوشم می آد!
از تعریفت خیلی ممنونم.خوبی و لطف تو قلب پروانه ای خودته عزیزم.
شاد باشی.

آدم برفى جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:57 ق.ظ http://www.mahfele-khial.blogsky.com

سلام
خانمى خیلى قشنگ بود . دست گلت درد نکنه .
خوشحال مى شم سر بزنى
روز و شبات یاسمنى

خیلی ممنونم! لطف دارین.اگه وقت کردم حتمن.

بلوط جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:41 ق.ظ

فک کنم اول شدم!
سلام!
وای این متن خییییییییییلی قدیمیه! آفرین به مشی خانم خوش ذوق

آخی بلوطی!
مرسی جیگمل! این متن اتیغه ست!

´°●¤◦( دزیره )◦¤●°` جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:07 ب.ظ http://desiree.blogfa.com/

مرسی که سر میزنی عزیزم

آره ناپی می خواد از ایران بره تو پست های قبلیم دلیلش رو نوشتم واسه ادامه تحصیل میره

سلام دزی جان! اگه اون بره پس تو چی؟؟ پس این شعر (ای مسافر)
من خیلی برات مصداق داره!
نگران نباش زودی می آد!

سحربانو جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:47 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

سلام مشی خانوم
مل همیشه عالی.
بابا ای ول از اون موقع می نوشتی؟

سهلام نسیم سحری!
آره از قبلترش هم می نوشتم!

مهـــرنوش شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:42 ق.ظ http://tameshki.blogsky.com


من به روزم دوستم

باشه! حالا چرا عصبانی؟؟

ایده شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:49 ق.ظ

خدا نکنه روح تو گورستان باشه. روح به این لطیفی و با احساسی... خیلی وقتها با اومدن چیزی یا کسی ما به مراد دل نمیرسیم. من برات آرزو میکنم تو خود به خود به خواسته هات برسی چه اون بیاد چه نیاد!
البته جالبه ها. نوشته مال سال ۷۹ هست. حس الانت نسبت به این نوشته باید جالب باشه.

به به ایدی جون! چطولی دوستی؟؟خوش گذشته این چند روزه؟؟؟
آره حس الانم نسبت به این نوشته سفید و قاصدکیه! اون موقعها اصلن نمی دونستم سختی چیه! مرسی که اومدی!تو هم ایشالا به هر چی می خوای برسی دوستم!

ماتیلدا شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:01 ق.ظ http://matilda1992.blogfa.com

خیلی قشنگ بود
راستی با تاخیر بسیار عید گذشته ت مبارک

مرسی ماتیلدا جون! عید تو هم مبارک! دمب شما سچارک!

مینا شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:22 ق.ظ http://love2life.blogsky.com

سلام عزیزم
مثل همیشه خیلی لطیف احساستو بیان کردی ...

" اشک پاکتو نگه دار
واسه غسل تن پرواز
زنده کن صدای سازو
که رسیده وقته اواز..."

مرسی خانومی! این ۲ بیتی هم خیلی قشنگ بود!

نازلی شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:35 ق.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com

چه قشنگه دوستم دوست داشتم. خیلی ادبی بود.

مرسی نازلی جونم!

inmorix شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:26 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

سلام...خیلی جالب بود...تبریک میگم بهتون....زدی توی کارهای قدیمیت که انصافا خیلی هم قشنگ هستش راستی اگر آمدی با خودت یک بغل زنبق سرخ بیاور و کوله باری از محبت...

مرسی ممنوم!
همیشه دوستان منو شرمنده می کنن.کارای قدیمی برای من یه حس خاص رو زنده می کنن.

شیده شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:38 ب.ظ

باز هم و باز هم زیبا.
یه سوال : واقعا اون وقتا هم به همین پر شوری می نوشتی؟
چه حسی داشتی؟حست قشنگ بود؟

ممنونم! مرسی!حسم حس بهاری بود.اوایل اردیبهشت وقتی یاسهای بنفش از ایوون یه خونه آویزون می شدن و بوش تا سر کوچه می رفت! حسم مثل حس اون روزا بود و بوی یاس بنفش می داد.

پرنیان شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:46 ب.ظ http://www.missthinker.blogfa.com

ای بابا من که آخرش نفهمیدم مشکل تو چیه....

من مشکلی ندارم ! شعر شعره! می جوشه دیگه!

شبگرد اهل دل شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:39 ب.ظ

شما برگشتی به گذشته هات! نه؟ ولی الحق که اون موقعها هم زیبا می نوشتین!

ممنونم! لطف دارین!

کارمند کوچولو یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:19 ق.ظ http://edarehyema.blogsky.com

سلام.. خوبی؟ تعطیلات برای من خیلی خوب بود.. حسابی استراحت کردم... متنی هم که نوشتی خیلی قشنگه.. میتونی تعبیری از امام زمان (عج) باشه؟!

خدا رو شکر که بهت خوش گذشته! مرسی عزیزم.به این فکر نکرده بودم که می تونه مال امام زمان باشه اما اشاره ء ظریفی کردی خانومی!

بهاره یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:21 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

سلام مهشادی
خوفی؟
خیـــــــــــــــــــــــلی خوشگل بود دوستم خیلی به دلم نشست ولی دوست جون خدا اونروز و نیاره که روحت گورستان داشته باشه
از خودت مواظبت باش دوست جونم.
در پناه حق باشی

سیلام دوستی!‌ من خوبم! تو چطوری؟؟
مرسی دوستم. اون موقعها روحم خط خطی بود با پاک کن پاکش چردم دوستم!
امروز سرم شوخلوقه! فک کنم فردا آپ کنم!

سایه یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:11 ق.ظ

قشنگ بود !
لذت بردم.

مرسی ممنون! سایه....؟؟

رونالی یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:22 ق.ظ http://www.ronali.blogfa.com

مشی خیلی کشنگ مینویسی
قبلنا هم پس خوب بودی جیگری!

سلام مامان رونالی !
مرسی عسیسم! تو قشنگ می بینی!

سلام همسایه های2 یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:40 ب.ظ http://rezatehranii.blogfa.com

سلام.حالا بیا آپ کردم.

سمانه یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:00 ب.ظ http://hendoneh.blogfa.com

به جون خودم۱۰۰ دفعه اومدم وبت باز نمی شد بهههههههههههه خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخددددددددددددددددددددااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

عیبی نداره جیگمل!
حالا که تونستی بیای!
آخه من قالبم خیلی سنگینه!

بهاره یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:35 ب.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

مهشاد؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چی شده؟ چرا اینقدر ناراحتی؟!
چـــــــــــــی شــــــــــــــــــــده؟

در ضمن دوست جونم اون مطلبی زندگی و از آرشیو اون یکی بلاگم کش رفتم شما همیشه جای خود را داری پیش من
مواظب خودت باش دوستم:-*
دیگه نبینم ناراحت باشیا

هیچی بهاره جونم!
از ین زمونه یه چم ناراحتی کرده بیدم!
وبلاگم دم دستم بود اومدم توش نوشتم!
می دونم دوستم! تو هم جای خود تو زندگی من داری!
می بوسمت!

ارشیا یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:28 ب.ظ http://symptom.persianblog.ir/

نمی دونم داستان چی بوده که اینجوری آمپر چسبوندی. اما این طرز نوشتنت رو به اون صحبتهای گل و بلبل و دوست جونی و ... ترجیح میدم چون بارقه هایی از حقیقت توش پیدا میشه که تو نوشته های دیگه نیست.
در ضمن در این که شکی نیست که ما خیلی کوچیکیم و هیچی نیستیم و باد الکی داریم و فقط زر می زنیم. اما یادت باشه فروکاستن بشر به ابعاد جسمانیش و اندازه بدنش یا همون تقلیل بدن به ابژه بیولوژیک باعث میشه که بشر رو از دست بدیم و گمش کنیم چون سوژه مندی تفکر و زبان بشر رو نادیده گرفتیم. البته این رو هم قبول دارم که همه اینها به همون بدن وابسته اند و با پایان حیات بدن حیات بشر هم تموم میشه.
به هر حال حالا کی اینهمه خودخواهه که از طرفی فقط خودش رو میبینه و از طرف دیگه به قول تو خودش رو نمیبینه؟

چه خرســــــــند!!
آمپر چسبوندم دیگه! همه همینطورین! فقط خودشونو می بینن!
راستی چرا بعضی ها از ناراحتی دیگرون اینقده خوشحال می شن؟؟
مگه من کامنتدونی رو نبسته بودم؟؟؟

افسانه یکشنبه 30 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:08 ب.ظ

مهشاد جونم باهات موافقم که اگه دلت بشکنه یا دل کسی رو بشکنی دیگه راه برگشتی نیست...واسه همیشه می شکنی ولی امیدوارم همیشه سبز باشی و نشکتی

رونالی دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:19 ب.ظ http://www.ronali.blogfa.com


بیاااااااااااااااااااااااااااااااااا
منو ببین
عکس
عکس

شیده دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:19 ب.ظ

چی شده؟
چرا کامنتای بالا رو بستی؟

م.م دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:06 ب.ظ

پس شما کجایی؟ دیگه نمی نوسین؟

ارشیا دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:58 ب.ظ http://symptom.persianblog.ir/

۱. من از ناراحتی بقیه خوشحال نمیشم. بلکه مواجهشون با حقیقته. خب حقیقت هم تلخ و ترسناکه و این وسط یحتمل طرف هم ناراحت میشه...
۲. کامنتها رو بستی که بستی...
در رو بستی اما اینهمه پنجره رو باز کذاشتی که هر کدومشون در دیزی ای محسوب میشن و ما هم گربه های بی حیا...
۳. چرا نوشتن رو بی خیال شم؟؟؟
چرا یه دفعه به این نتیجه رسیدی که اسم سیمپتوم اسم خوبی هست برای وبلاگم؟ یا تازه معنی سیمپتوم رو فهمیدی یا تازه نوشته های وبلاگم رو خوندی...؟؟

همه اینا یی که گفتین جوابشون خوب دیگه س!
در ضمن در پست بعدی می گم معنی وبلاگتون رو از کجا فهمیدم

[ بدون نام ] دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:10 ب.ظ

کلمه ی اصلا رو در متن اعصاب ندارم اشتباه نوشتید واه واه چقدر زشت

چون تو ورد بلاگ اسکای ایضن که دو خطه بالای الف اصلن نیس!
من قبلن از شما خواننده گرامی معذرت می خوام.اصــــــــــــــــــــــــــلـــــــــــــــــــــــن مهم نیس!

اینموریکس دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:36 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

سلام...چرا کامنت دونی پست آخریت بسته هستش؟؟؟؟

سلام!
آخه نمی خوام کسی در موردش برام بنویسه!

کارمند کوچولو دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:11 ب.ظ http://edarehyema.blogsky.com

سلام.. چرا ناراحتی عزیزم.. کی اذیتت کرده.. زیز متن جدیدت جای نظرات نبود من اینجا نوشتم..

مرسی عزیزم! فعلن خیلی اعصابم خورده!

نادر دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:10 ب.ظ http://naderdashti.blogfa.com

یک دنیای‌ بهتر را بخوانید

پیشی و جوجو سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:24 ق.ظ http://www.pihivajoojoo.blogfa.com/

سلام
خوبی؟
وب قشنگی داری
اپ کردم
سر بزن
موفق باشی

سلام همسایه های2 سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:13 ق.ظ http://rezatehranii.blogfa.com

سلام.نبینم ناراحت باشی مشی جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد