آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

کوچ...

       

کفشهای چهار فصل سیاهم را به سردی انگشتان پاهایم می سپارم.

و من سراپا شب رهسپار مرگ تن تو می شوم. سایه دستانم روی شیشه مات

تابوت بزرگ شفاف می لغزد.

تو ، آرام ، بی صدا و دل کنده از شهر آهن با کوله باری آکنده از عطر رهایی ،

به ابدیت پیوسته ای.

تو رفته ای مادربزرگ. ای آینه فردای من.

 

"روحت شاد"

نظرات 36 + ارسال نظر
... پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:25 ب.ظ

غمگین و سنگین بود. از زنده ها بنویس!

ممنون! آخه یکی از اقوام امروز فوت کردن! غمگینم!

امید پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:51 ب.ظ http://ad70.pib.ir

آیا می خواهید بازدید کنندگان سایت خود را افزایش دهید ؟
لینک خود را به رایگان در یکی از لینک باکسهای تخصصی ما ثبت کنید و منتظر نتیجه باشید.
با همکاری شما و بقیه اعضا ، آمار بازدیدکنندگان همه اعضا بالا می رود.
امتحان آن مجانیست ، چیزی از دست نمی دهید.

حالا ببینم چی می شه!

پروانه عاشق جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:47 ب.ظ http://www.parvanevar.parsiblog.com

سلام دوست عزیز خیلی خوشحالم که دوباره تونستم پیشت بیام و خواننده مطالب تون باشم . از اینکه مدتها خبری از من نبود عذر خواهی میکنم و امیدوارم بتونم دوست خوبی برای شما باشم و باید از حضورتون و اینکه پروانه رو فراموش نکردین تشکر کنم . وبلاگ پروانه وار هم بعد مدت نسبتا زیاد بروز شده و پروانه عاشق امیدواره بتونه مثل قبل به نوشتن ادامه بده .دوست دارم مثل همیشه همراه و راهنمای پروانه عاشق باشید .منتظر حضور دوباره شما راستی این پستت واقعا فوق اعادهبود حسابی لذت بردم البته یه خورده غمگینبود

مرسی پروانه! ایشالا که امتحاناتتو خوب داده باشی و همه ۱۸ و ۱۸!
حتمن بهت سر می زنم. ممنون از لطفت!‌آخه یکی از اقواممون فوت کرده و غمگین بودم. به یاد اون نوشتم.

[ بدون نام ] جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:17 ب.ظ

سلام و بهتون تسلیت می گم .
بین فکر و قلم شما نزدیکی بسیاری است و قدرت بیان ذهن در قلمتون کاملاً مشهود است .
من همونی هستم که برای اولین بار توی این دنیا ،
تلخ معرفی شدم .
خوب این رو هم از فکر خانم مشی تجربه کردیم و بی نصیب از این عنوان نموندم .
جالب بود .

ممنون از همدردی! اما من نمی شناسمتون! فقط می تونم حدس بزنم! اگه گفتم تلخ منظورم نوشته های تلخه.نه خود شخصیت! آدما می تونن شیرین اما غمگین بنویسن. لازم نیست آدم وقتی ناراحته اولین کسی رو که دم دستشه برنجونه! تلخ بودن هنر نیست!
به هر حال منظور من شخص و شخصیت خاصی نبود!
سر افراز و پر احساس باشید.

نازلی شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:24 ق.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com/

مرگ آخرین مرحله که هیچ چاره ایی برایش نیست. تا زنده اییم قدر همدیگر را بدانیم.
شاد باشی عزیز.

ممنونم نازلی جونم! آره راست می گی .موافقم دوستم!

من آزادم شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:30 ق.ظ http://www.man-azadam.blogfa.com

خوشحالم دوباره لینکتو گذاشتی ...از اینکه به من سر می زنی ممنون و با کامنتت هم خیلی حال کردم......دفعه پیش لینکت رو واسم اشتباه گذاشته بودی نتونستم بهت سر بزنم ......اما حالا اومدم

ممنونم عزیزم! منم ممنونم از تو که اومدی. قابل تو رو نداشت خانومی!
شرمنده ! اندفه درست تایپش می کنم! خوش اومدی. ایشالا همیشه تند و تند بهم سر بزنی!

بهاره شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:14 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

سلام مهشاد جان
خوبی؟
خیلی دلم گرفت:( خدا رحمتشون کنه ....

سلام بهار جونم! بدک نیستم! تو چطوری دوستم؟؟
ممنون از همدردیت!

ماتیلدا شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:28 ق.ظ http://matilda1992.blogfa.com

سلام
دلم گرفت
تسلیت میگم

ممنون عزیزم! لطف کردی!

چهار نقطه شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:28 ق.ظ

از صمیم قلب تسلیت می گم.

ممنونم!

نغمه شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:44 ق.ظ

تسلیت می گم مهشاد! دیروز شنیدم. ایشالا دوباره شاد بشی.

ممنون نخمه خانوم جون!

سلام همسایه ها شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:05 ب.ظ http://rezatehranii.persianblog.ir

سلام.ممنون وب دومم را لینک کردی
متن خوبی بود.شما را در اولین فرصت لینک می کنم.

ممنونم! لطف دارین.

شیده شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:32 ب.ظ

امیدوارم دیگه غمگین نبینمت! چون رنگ غم به وبلاگت نمی یاد. آرزوی آرامش می کنم برای روح مادربزرگ!

مرسی شیده جان! ممنون از همدردیت! چرا وبلاگ نمی زنی؟؟

من آزادم شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:26 ب.ظ http://www.man-azadam.blogfa.com

لینکت کردم.....تسلیت

ممنون عزیزم!

[ بدون نام ] شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:53 ب.ظ

زیبا غمگین و شاعرانه بود. بوی رفتن می داد این پستت!

ممنونم! غم داشتم که اینو نوشتم.

inmorix شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:17 ب.ظ http://www.inmorix.persianblog.ir/

سلام...وبلاگتون خیلی جالبه...موفق باشین...دوست داشتین به منم یه سری بزنین...راستی بهتون تسلیت می گم..امیدوارم همیشه شاد باشین...

ممنون از لطفتون.باشه ! حتمن سر می زنم. ممنون از همدردیتون.
بازم از اینکه بهم سر زدین ممنونم!

کارمند کوچولو شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:19 ب.ظ http://edarehyema.blogsky.com

سلام.. بهت تسلیت میگم.. از دست دادن عزیزان خیلی سخته.. ۲ سال پیش پدر من هم فوت کرد.. هنوزم که سر خاکش میرم نمیتونم اشکهامو کنترل کنم..

عزیزم درکت می کنم.داغ پدر که هیچوقت از سینه آدم پاک نمی شه!
منم وقتی می رم سر مزار اونایی که از دستشون دادم اشکام دونه دونه پایین می آد. دیگه غم نبینی.ممنون که سر زدی بهم.

ابی یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:46 ق.ظ

باور رفتن عزیزان خیلی سخته. وقتی می فهمی یه روز بودن و حالا دیگه نیستن.

آره خیلی سخته. به یه قاب کهنه تبعید می شن.و بعد کوشه طاقچه فراموش.

شادی یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:39 ق.ظ http://khoone-eshgh.blogsky.com

قشنگ بود. خیلی زیبا. ممنونم که بهم سر زدی

ممنونم عزیزم!

شبلی یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:43 ق.ظ

تسلیت می گم.... بازی سرنوشته

بله . نگو مادر که رسم سرنوشته. ممنونم!

نازلی یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:00 ب.ظ

چرا غمگینی عزیزم؟

نازلی جونم!‌خوب ادم وقتی تو تمتم مراسم یه نفر باشه و ببینه دنیا اندازه یه اشک هم ارزش نداره غمگین می شه! اگه ....
ولش کن دوستم!

هاجر یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:16 ب.ظ

سلام عزیزم‌. تسلیت می گم..

سلام هاجر جان! ممنونم عزیزم.مرسی که اومدی.

ایده یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:26 ب.ظ

آخی... روحشون شاد و قرین رحمت....

ممنون ایده جون اینا! همه رفتگان روحشون قرین رحمت!

سحربانو یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:56 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

سلام مشی خانوم
خوشحالم از آشناییتون.
من لینکت کردم ، بازم پیش ما بیا.
راستی خدا بیامرزتشون. روحشون شاد.

سلام عزیزم.
ممنون از همدردیت و از اینکه اومدی پیشم! باشه حتمن می یام! اگه حس و حال پیدا کنم!

mim یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:24 ب.ظ

سلام دوست ناز و خوبم. تازه رسیدم. اول اومدم اینجا و هنوز ۳۶۰ نرفتم ... دلم گرفت.
انشالله که خدا روح همه ی رفتگان شما رو غرق رحمت کنه.
انشالله که ختم مصیبت باشه و بقای عمر شما. شادیتون آرزومه.

سلام مری جان ! مرسی عزیزم!‌ منون از اینکه اومدی . روح رفتگان شما رو هم خدا غرق رحمت کنه!
بازم مرسی عزیزم!

ارشیا یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:29 ب.ظ

تبریک روز زن اون هم به مناسبت تولد کسی که خودش نماد تحجر هست و الگو بودنش سرکوفتی برای دختران و زنان ما محسوب میشه و اتفاقا هر چه میکشیم از رسوخ مذهب مردسالار پدرش در ایران است. واقعا جای تبریک هم داره!!!!

عجبا!! من از کوچ و رفتن نوشتم! اون وقت شما تازه روز زن رو تبریک می گین؟؟؟ اونم تو پستی که من واسه مادربزرگ نوشتم!‌به این می گن بی ربط گویی! واقعن که...!!!

[ بدون نام ] دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:08 ق.ظ

سلام
قشنگ نوشتی و همچنین تسلیت برای شما

روحش شاد



راستی یه سوال
مشی یعنی چی؟

سلام.ممنونم! نه اسمتون رو گذاشتین نه آدرس!
به هر حال ممنون از اینکه سر زدین! مشی مخفف اسم کوچیکمه!

کارمند کوچولو دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:45 ق.ظ http://edarehyema.blogsky.com

موفق شدم عکس بذارم تو وبلاگم

راستی؟؟ به منم بگو! منم هر کاری می کنم نمی تونم عکس بچسبونم!!

... دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:09 ق.ظ

مادربزرگ رها شد‌ خوش به حالش ما کی رها می شیم؟؟؟؟؟؟
تا کی باید زندگی کنیم؟زندگی کردن و نفس کشیدن هم سخت شده.

آره شاید مرگ هم نوعی رهاییه! اما من نمی تونم اینقده بدبین باشم.چون زندگیمو دوس دارم و می خوام بسازمش!
ای خدا ! چرا امروز هیچ کی اسم و آدرسشو نمی ذاره؟؟؟؟؟؟

طنین دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:23 ق.ظ http://asalioman.blogsky.com

آخی خیلی قشنگ بود :*

ممنون عزیزم که اومدی پیشم!

فرزانه دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:55 ب.ظ

تسلیت می گم جوجو بقای عمر تو باشه.

بالاخره اومدی؟؟ ممنون عزیزم.

کارمند کوچولو دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:38 ب.ظ http://edarehyema.blogsky.com

اول عکس رو کوچیک می کنی
یکی از روش های کم حجم یا کوچک کردن عکس استفاده از برنامه office میباشد . در کل داشتن یک عدد office ترجحا 2003 برای هر کاربری لازم میباشد ...
برای کوچک کردن عکس برنامه office در باز کنید ...
Start – all programs –microsoft office
بعد از باز کردن برنامه office بر روی Microsoft office tools کلیک کنید و سپس بر روی Microsoft office picture manager کلیک کنید . بعد از باز شدن صفحه مذکور در گوشه صفحه سمت چپ picture shortcut میبینید .. از طریق ان عکس مورد نظر را انتخاب کنید ...پس از انتخاب ... عکس به روی صفحه میاید ...
در بالای صفحه یک باکس کوچک هست که کنارش نوشته edit picture در صورت پیدا نکردن ان کمی بالاتر بر روی picture کلیک کنید .
حال شما میتوانید حجم عکس مورد نظرتان را به مقادیر دلخواه در بیاورید ...
برای کوچک کردن عکس می توانید از
Crop : که اطراف عکس و قسمتهای زائد را برش میهدهد استفاده کنید .
Resize : که از طریق ان عکس را کوچک و بزرگ میکنید برای کوچک یا بزرگ کردن بر روی percentage of original width . leight کلیک کنید و حجم را کم و زیاد کنید ...حجم ثابت بر روی 100% میباشد .
Compress picture: با کلیک بر روی این قسمت عکس را به طور خودکار به دو حالت می توان کوچک کرد. .. شما باید در قسمت comperss for بر روی web pages یا email messages کلیک کنید که حچم عکس را کوچک میکنند .
برای کوچک کردن عکس از نرم افزارهای دیگری مثل acdsee یا photoshop هم میشود استفاده کرد ...


و ایجوری میذاری تو وبلاگ:
اول برو این سایت رو باز کن: www.tinypic.com

باز شد؟

خوب حالا اون گوشه یه دگمه می بینی که روش نوشته browse
روش کلیک کن.

لیست فولدرهای کامپیوترت رو نشون می ده. عکسی رو که می خوای بذاری انتخاب کن و open رو بزن.

بعد upload رو کلیک کن. وقتی کارش تموم بشه چند تا چیز بهت نشون می ده. تو اون چیزی رو که زیر Direct Link for Layouts نوشته کپی کن.

خوب حالا بیا برو اونجا که متنهای وبلاگت رو تایپ میکنی. بالاش یه عکس میبینی. عکس یه منظره. اون رو انتخاب کن و توی صفحه ای که باز میشه جلوی image url اون چیزی رو که کپی کرده بودی پیست کن و اوکی کن.

مرسسسسسسسسسسسسسسسسسیییییی!!!
بالاخره موفق شدمممممممم!!! عکس گذاشتم!!!

ღ♥ღ حرفهای لنگه به لنگه ღ♥ღ دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:39 ب.ظ http://harfhayelengebelenge.blogfa.com

جای همه مادربزرگها خالی ...
هم مادر بزرگ شما .. هم مادر بزرگ من که سالگردش ۹ تیر بود :(


غمهات کوتاه عزیزم

بالاخره دومین همدرد با دردی مشترک پیدا شد! اول شما بعد هم کارمند کوچولو! کامنتی که گذاشتی خیلی از اون حال و هوا بیرونم آورد! ممنون که اومدین. تو وبلاگای دوستام دیده بودمتون!
مادربزرگا برکتن. خاطراتشون خیلی پر رنگ می مونه. من هر دفه یادشون می افتم یه دل سیر گریه می کنم. از اینکه دیگه کسی نیست مث یه کوچولوی بی پناه دوسم داشته باشه می ترکم.
روح مادر بزرگ شما هم شاد.غمت تو هم کوتاه!
ممنون که همدردی کردید!

عمو سیبیلوو دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:41 ب.ظ http://amosibilo.blogsky.com

( آه تو اگر دانستی که چه دردی دارد خنجر از دست رفیقان خوردن
از من خسته نمی پرسی آه ای دوست چرا تنهایی !!!! )

چی بگم؟ هر کسی درد خودش رو داره! ممنون از اومدنتون!

پرنیان دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:07 ب.ظ http://www.missthinker.blogfa.com

تسلیت می گم.همیشه باوره نبودنشون سخته و ممکنه ماهها طول بکشه.من که اینجوری بودم البته نه در مورده مادبزرگام اونا الحمدلا هنوز پیشمونن و من سعی می کنم قدرشونو بدونم که بعد پشیمون نشم.
درود بر همهء مادربزرگا و پدر بزرگا....
به وبلاگ منم بیا خوشحال می شم.

سلام پرنیان جان! ممنون که سر زدی. گه گاه تو وبلاگای دیگه می دیدمت. حتمن سر می زنم عزیزم. حرفت درسته ! بعد چند ماه تازه می فهمی که رفتن و دیگه بر نمی گردن.خدا همه شون رو برات نگه داره.

ღ♥ღ حرفهای لنگه به لنگه ღ♥ღ دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:27 ب.ظ http://harfhayelengebelenge.blogfa.com

سهلامممممم خانومی گلللللل
باشه من این وبلاگتو میلینکم :)
اگه خواستی بگو اونجا هم بلینکممممممممم
فقط تو هم بلینکک :X

غمهات کوتاه عزیزم :X

باشه عزیزم!‌ می لینکمت. خوشحالم کردی!
ممنون عزیزم. دیروز روی کارت تسلیت گلهای گلایل همین جملت رو نوشتم: غمهایتان کوتاه!

بی خبر سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:47 ق.ظ http://رخ اندیشه

سلام
خوچکل می نویسی مففق باچی

ممنون! شما هم همینطور.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد