بعضی وقتا آیینه هم به آدم دروغ می گه. انگار وقتی خودت رو تو آیینه اتاقت تماشا می کنی ، زیبا و دلنشینی اما وقتی بیرون می ری خودت رو تو شیشه ویترین لوستر فروشی ها نگاه می کنی کج و معاوجی. تو آیینه مغازه ها ی لباس خسته و بی کسی. تو آیینه آب ، تصویر ت مثل پری قصه هاست : اساطیری و رویایی. و تو شیشه پنجره سایه روشن نور، نیمی از صورتت رو سیاه و محو می کنه. تو عکسها هم جوری می افتی کهانگاری این تو نیستی.. جایی شنیدم که پیروان مذهبی در سرزمینهای دور اصلا" آیینه ندارن . چون معتقدن که" آیینه خودپرستی می یاره."
من نمی دونم کجا باید عکس خودم رو تماشا کنم که بهم دروغ نگه. کجا باید عکس خودم رو ببینم که برام باور پذیر باشه. به کدوم آیینه پناه ببرم که تصویر خود خودم رو برام نمایان کنه. کجا برم که عکس این هزارچهره ها توی آیینه ها نیفتن! به کجا فرار کنم از آیینه ها؟ دلم می خواد بشکنم این آیینه رو! چی می شد چشمام آیینه می شدن و می تونستم خودم رو از تو چشمام نگاه کنم؟ چی می شد از شر این هزارچهره ها رها می شدم و فقط دلهای دریایی رو می دیدم؟
آب می خواهم ، آب! آب یک دریای شور دریایی را!
آیینه ها را می شکنم
من خود را به درون می فکنم.
عزیز دلم نیازی به آینه نیست فقط کافیه که چشماتو ببندی و در سکوت به تصویر خودت فکر کنی اون زمان میفهمی که چه شکلی داری. هرگز فکر نکن که هزار چهره شدی. حتی توی ویترین مغازه ها که کج شدی لبخند بزن و به شکل جدیدت بخند و بدون که توی هر آینه ایی زیبایی اگر قلبی زیبا داشته باشی.
شاد باشی عزیز.
سلام نازلی جون!
ممنونم دوستم! من خودمو هزار چهره نگفتم عزیزم! محیط اطراف و جامعه رو گفتم. آره زیاد هم مهم نیست.
سلام مهشادی
خوفی؟
دوستم دیدن صورت خود در آینه یا هرچیزی که صورت انسان و نشون میده و منعکس می کنه از نظر تو مهمه؟ به نظر من اصلا مهم نیست چون اگه خیلی واجب و ضروری و مهم بود خداوند عالم کاری میکرد که انسان بتونه خودشو تماشا کنه... منظورم اینه که وجود تو از درون مهمه... این که خودت خوت و چه جور میبینی... به نظر من زشتی و زیبایی انسانها در درونشون خیلی دیدنی تر و جالبتره... مثلا وقتی که انسان کار اشتباهی و بکنه کاملا تو قیافه اش مشخص میشه درست همونجور که آفتاب چشم آدم و بزنه و ادم مجبور میشه چشماش و جمع کنه و یا با انجام یک کار درست درون به بیرون حکم میکنه که بخند و بشاش باش انگاری که در جایی خیلی خنک و زیبا ایستادی... نمیتونم اونجورکه باید و میخوام منظورم و برسونم طبق معمول به وقت نیاز لال مونی گرفتم فقط اینو میگم دوستم برای دیدن خودت جسمت نه ها خود خودت وجودت کافیه به دلت نگاه کنی چون هرچیزی که قابل لمس باشه و متریال... انسان و گمراه میکنه و اصطلاحا غلط اندازه همونجور که خودت گفتی:) ولی دل که همون توی درونی ات ست هیج وقت بهت دروغ نمگیه و وقتی بهش رجوع میکنی هیچ وقت حرفش و عوض نمیکنه و تصویری که ازت منعکس میکنه همیشه یه شکله:)
خیلی حرف زدم دوستم ببشخید:؛<
سلی دوستی! آره وقتی خودت از خودت راضی باشی همه چی رو آبی می بینی. اصلن هم همه نیست که آیینه تو رو چطوری نشون بده. اما بعضی وقتا آدم دوس داره بدونه واقعن چه شکلیه. می دونی این موضوع کی به ذهنم اومد؟ دیروز که تو اتاق پرو وایستاده بودم و مانتو رو پرو می کردم. از این فروشنده ها لجم می گیره که ایینه هاشون رو برای فریب مشتری ها دستکاری می کنن!
واقعن خوشگل بود نوشتت! ناب و دوست داشتنی مهشاد جان!
مرسی نخمه جونم!
دریای شور بهتر از آب زلال و مسمومه!
شاید!
سلاااااااااااااام
آخه می دونی من با ۳۶۰ خیلی راحت ترم
خیلی هم دوسش دارم
زیاد وبلاگی نشدم هنوز
۳۶۰ خصوصیه! اما وبلاگ عمومی! نظر هم زیادتره!
ممنون که اومدی!
شبگردها آیینه ندارند! چون اهل شبند!
تماشای عکس خود هم در آیینه مستلزم داشتن نوره!
سلام.وب جالبی داری.خیلی قشنگه منتظردیدار
ممنون از نظرتون!
سلام عزیزم... زیبایی باطن خیلی مهمتره.. حتما تو هم باطن زیبایی داری
آره عزیزم ! واقعن مهمتره! باید سعی کنیم که باطن زیبا داشته باشیم. ممنون از نظرت !
آها! اون آینه ها رو میگی؟ از اونا دیگه نگو که دلم میخواد یه لگد بزنم و همشونو بشکونم از بس که همشون من و گرد و قلنبه نشون میدن نامردا! چه معنی داره آینه انقده پر رو و چشموش باشه آخه؟!
بزن بترکونشون دوست جون! خیلی شاخ شدن تازگیا! مجبوریم تحملشون کنیم دیگه!
قشنگ بود هااااا منتها یه خورده خیلی غمگینانه بود
مرسی ختنومی! چه کنیم دیگه!
از شر این صد چهره ها!
واقعن!
مهشاد جون شرمنده یادم رفت اون بالا که برات کامنت گذاشتم اسممو بنویسم!(خجالت!)
ممنون عزیزم! روز تو هم مبارچ بلوطی!!
ببین آیینه به آدم دروغ نمی گه. این خود آدمها هستن که دیدشون فرق می کنه.یعنی بستگی به نوع نگاه آدما و تلقی از خودشون داره.که خودشون رو در آیینه خوب ببینن یا بد.
اما چرا بعضی وقتا خیلی دروغ می گه! مخصوصن موقعهایی که فکر می کنی زیبا شدی و آییته هم بهت همینو میگه اما وقتی دیگرون می بیننت می گن چقدر زشت شدی!!
آیینه ها دروغ می گن اما نه اونقدر که نشه باور کرد. نزار وبلاگت رنگ غم بگیره خوب نیست.
بعضی موقعها غمگین می شم! نمی تونم غمگین ننویسم. سعی می کنم تلخ ننویسم.
یادمون نره آیینه از جنس شیشه و جیوه ست!
آره ! شاید! اما خیلی وقتا خودمون اسیر همین یک مشت جیوه و شیشه می شیم.