آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

سبزی چشم تو....

 

سبزی چشم تو دریای خیال

پلک بگشا که به چشمان تو دریابم باز

مزرع سبز تمنایم را

ای تو چشمانت سبز

در من این سبزی هزیان از توست

سبزی چشم تو تخدیرم کرد

حاصل مزرعه سوخته برگم از توست

زندگی از تو و مرگم از توست

سیل سیال نگاه سبزت

همه بنیان وجودم را ویرانه کنانمی کاود

من به چشمان خیال انگیزت معتادم

و در این راه تباه

عاقبت هستی خود را دادم.

نظرات 4 + ارسال نظر
رضا(یه پسر شیطون) شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:03 ب.ظ http://shabesepid.blogsky.com

خیلی قشنگ بود

مرسی ولی مال من نبود!

ابی شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:33 ب.ظ http://www.ab.blogsky.com

واقعا زیبا و به جا بود. انتخاب شعرتون الان به حال و هوای بهار رو به تابستان می خوره!

پیرهن پری یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:10 ق.ظ http://pirhanpari.blogsky.com

سبز
سبز
سبز

ابی یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:56 ب.ظ

این گزیده اشعار مصدق واقعا؛ یه جوری با احساسات آدم بازی می کنه!!! زیباست! باز هم بنویس!

واقعا؛!!! درست می گی!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد