آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

عادت می کنیم....

به همه چیز عادت می کنیم! به نفرت ... به زحمت ... به رحمت عادت می کنیم.

به زندگی .. به مردگی ... به جنون ... به دیوانگی ... عادت می کنیم.

من به تو عادت می کنم. تو به من عادت می کنی....

من به حسرت عادت می کنم . تو به عادت ُ عادت می کنی.

من به خواب عادت می کنم ... تو به سراب عادت می کنی.

شعرگونه های من همه زاییده عادتن... و حرفهای سخت تو زاییده طبیعتن

ما به ماه عادت می کنیم...  به آه عادت می کنیم.

ما به نور عادت می کنیم... به ماهی در میان تور عادت می کنیم.

ما به جور عادت می کنیم.... به عاشقانه های دور عادت می کنیم.

ما به سنگ عادت می کنیم... به دست تنگ عادت می کنیم.

ما به نار عادت می کنیم ... به آوای غم تار عادت می کنیم.

به غم عادت می کنیم... به زیادی به کم عادت می کنیم.

من به شرم عادت می کنم... تو به رخ گرم عادت می کنی.

من به آن عادت می کنم....    تو به این عادت می کنی.

من به تنهایی عادت می کنم.... تو به آشنایی عادت می کنی.

من به اشک عادت می کنم...... تو به گریه رشک عادت می کنی.

من به شک عادت می کنم.... تو به تاختن تک عادت می کنی.

من به جدایی عادت می کنم..... تو به بی پروایی عادت می کنی.

من به رفتن عادت می کنم.... تو به گسستن عادت می کنی.

ما عادت می کنیم ُ عادت می کنیم. به رفتن عادت می کنیم.... به حس باختن عادت

 می کنیم.....

................................

نظرات 7 + ارسال نظر
نغمه پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:48 ب.ظ http://www.naghme.blogsky.com

خیلی قشنگ شعر گونه می گی!!! واقعا؛ محشره!! من که همیشه لذت می برم!!!

مرسی عزیزم!! مرسی!!! منم از نظرت همیشه انگیزه می گیرم!!

عمو سیبیلوو پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:46 ب.ظ http://amosibilo.blogsky.com

گاثاها 2/46

« ... تو خود بنگر ای اهورا ، یاری کن مرا ، همان یاری یی که دوستی از دوستش دریغ نمی دارد . »


اشم وهو
( راستی نیک {است } ، بهترین است . آرزو شده است ، آرمان برای هر که برای راستی بهترین راستی را { برگزیند }

امیدوارم همیشه شاد باشید .

مرسی ممنونم! شما هم همینطور! دوست دارم نظراتتون رو در مورد نوشته هام بدونم! زنده باشید!

شاذه پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:15 ب.ظ http://shazze.blogsky

و باید برخیزیم. عادتها را بشکنیم. به خورشید لبخند بزنیم. نگذاریم غم در دلمان عادت شود...

داستانت هم قشنگ بود. معنی یسنی چیه؟

قربونت شاذه جون! داستان یسنی واقعیه! خیلی وقت بود می خواستم بنویسمش! یسنی یعنی سبز
بعضی وقتا لبخند هم عادت می شود....!!!

ارشیا جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:14 ق.ظ http://symptom.persianblog.ir/

روشن است که ما به همه چیز عادت می کنیم.
اما با دقت در شعرت و در واقع با دقت در ساختار وجودی ما به دو نتیجه به ظاهر متضاد می رسیم:
۱. ما به همه چیزی عادت می کنین==> ما ذاتا چیزی جز عنصر عادت کننده با محیط نیستیم.
۲. اگه ما به همه چیز عادت کیم پس ما همه کی هستیم (و البته نیستیم) ==> ما به همه چیز عادت نمی کنیم. آنچیزهایی که ما به آنها عادت میکنیم به واسطه صفات و خصایص وجودیمان محدود گشته است!!!

جواب فلسفی و شیوایی بود! ممنونم!

بلوط جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:08 ب.ظ http://shaparak313.blogfa.com

سلام
منم وقتی نگاه می کنم می بینم زندگی همه ی ما یه جور عادت شده...
اصلاً انگار بشر ذاتش اینجوریه که باید به چیزی عادت کنه!
مثل من که خیییییییییلی زیاد به اینترنت عادت کردم!:دییییی!

بلوط جونم! در واقع به قول سهراب ُ زندگی چیزی نیست که لبه طاقچه عادت از یاد من و تو برود! باید یاد بگیریم اینقده عادت نکنیم!

یک دوست یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:13 ب.ظ

شاید زندگی مجموعه ای از عادتهای ریز و درشت باشه!!!
این موضوع نابه!! و شما دست رو نقطه حساس زندگی روزمره گذاشتی!!

ممنونم از نظرتون دوست!

نغمه یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:50 ب.ظ

بعضی وقتا بدی کردن هم عادت می شه!

باید تمرین کنیم که نشه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد