آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

آسمان رنگین است

باز من شوق نوشتن دارم .... باز من جرات خواندن دارم..... از بابت هر آنکه تورا می خواند..... باز من نرگسی به دامن دارم...

سمبل یک مرگ

می توان عشق را تعمیر کرد

                                 می توان یک برگ را تخدیر کرد

می توان در نوبهار آرزو

                                   در ورای برزخ  بی انتها

سمبل یک  مرگ را تفسیر کرد  

 

همین الان نوشت: در صحراهای نیجریه ، در میان برهوتی از خاک تفته و مذاب ، اسکلتهای مادری کوچک اندام  به همراه 2 کودکش کشف شد که روی بستری از گل به خواب ابدی رفته اند. در تصویر 2 کودک دستان خود را به سوی بدن مادر دراز کرده اند.

 

نظرات 28 + ارسال نظر
حسین چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:34 ق.ظ

سلام دوست خوبم وب خوبی داری برات ارزو میکنم موفق بشی و میدونم که موفق میشی
راستی اگه دوست داشتی به ما هم
سر بزن واگر از وب ما هم خوشت اومد رو تبلیغات ما کلیک کن

بهاران چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:57 ق.ظ http://chalesh.blogsky.com

چه رویایی

ملسی!

بهاره.ع چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:00 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

سلام مهشادی
خوفی؟
شعرت خیلی قشنگ بود... من و یاد ایشن شعر افشین سرفراز انداخت:
می توان یک لحظه روی پل نشست
با نگاهی آب را تفسیر کرد
می توان در آبی آئینه وار
خواب چشمان تو را تعبیر کرد
دلم برای اون مادر و فرزند خیلی سوخت
مواظب خودت باش دوستم:-*

سیلام دوش جون! من افشین سرافرازو نمی شناسم! آهنگ این شعر وختی که این عکسو دیدم یه دفه تو ذهنم اومد! قبونت برم بهاره!

طنین چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:06 ق.ظ http://asalioman.blogsky.com

آلهیییییییییییییییییییی جانمممممممممممممم دلمو لرزوندی دختر

بگردم من!

یه چیزی به اسم زندگی چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:57 ق.ظ http://kindglance.blogfa.com

چرا سمبل مرگ این امید به زندگی رو نشون میده در غیر این صورت باید مادر و بچه ها از هم دور می بودن

چون سمبل مرگ اینا همون زندگی بوده!

شیده چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:10 ب.ظ

چقدر ماه می نویسی تو دختر
آهنگ این شعر چه ریتمی داره

ممنونم خانومی! تو همیشه لطف داری!

ایده چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:09 ب.ظ

سلام بر تو ای روح خلاق نثرنویسی!!!
وای نازیییییییییییی فک کن عجب عکسی.... مهر مادری هیچ قابل قیاس نیس با چیزای دیگه... تکه تک!

سلام بر ایده انگیزه ده! که پشت ستاره حلبیش قلبی از طلا داره!
واقعن! همینه! یه دفه به ذهنم اومد!

نینا چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:11 ب.ظ

سلام عزیزم ببخشید که دیر اومدم...سرم خیلی شلوغ بود

مرسی از اینکه سر زدی...نوشته هات خیلی قشنگه...

بازم به من سر بزن ....

نغمه چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 04:06 ب.ظ

آخی! نازی! دختر خاله چقدر سوزناک نوشتی

اینورا نخمه خانوم!

سرگردون چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 05:29 ب.ظ http://www.sargardoona.tk

سلام به همگی

یه سلام تازه به تو دوست تازه
من تازه با وبلاگت آشنا شدم
خیلی جالبه

خسته نباشی

خوشحال می شم طرفای ما هم بیایی

دکتر پرتقالی چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 06:27 ب.ظ http://dr-orange.blogfa.com

سلام مرسی که سرزدی آره ۲۷ دست لباس یه فیام فان بود ۲ تا فیلمی که گفتیو دیده بودم فیلمای خوبی بودن

ماتیلدا چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:20 ب.ظ http://matilda1992.blogfa.com

سیلام
خیلی خوب بود ولی راستش من خیلی احساساتی نشدم

بی خیال ماتیل!

سلام همسایه های۵ چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:39 ب.ظ http://rezatehranii5.blogsky.com

سلام.این که کم داره
در ضمن آپم با یک شعر

چه کنم ؟؟ بقیه ای که به ذهنم اومد بعدش بود! می خواستم قبل تعطیلات آپ کنم!

آرش چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:15 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

واقعا که هیچ عشقی نمی تونه جایگزین عشق مادری بشه.
این شعری که گذاشتی شاهکار ادبی خودته؟؟؟

بله مال خودمه! مربوط به عکس گفتمش!

Mary چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:55 ب.ظ


دو شاخه نرگست ای یار دلبند

چه خوش عطری درین ایوان پراکند

اگر صد گونه غم داری چو نرگس

به روی زندگی لبخند لبخند

چمن دلکش زمین خرم هوا تر

نشستن پای گندم زار خوشتر

امید تازه را دریاب و دریاب

غم دیرینه را بگذار و بگذر




مرسی عزیز دلم! مری نازم! بوسسسسسسسسسسسسس!

سحربانو پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:35 ق.ظ http://samo86.blogsky.com

وااااااااااااای چقدر باحال بود مشی جونم.
هم شعرت قشنگ بود هم این عکسه فوق العاده بود.

ممنون عروس خانوم!

... پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:26 ق.ظ

من همیشه از اینجا اومدن لذت می برم

پژمان پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:14 ب.ظ http://shaerane.blogsky.com

با تو دریا با من مهربانی می کند..

باز هم به وبلاگ کوچیک من سر بزن ...

خاله ریزه پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:53 ب.ظ http://kindglance.blogfa.com

با اجازه لینکت میکنم منتظرتم

خواهش می کنم عزیزم!

محمد رضا پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:59 ب.ظ http://myhut.blogfa.com

سلام :)

ان شاالله به زودی میام. امیدوارم یعتی. تو این یه مدت (طولانی) خیلی بالا و پایین کشیدم. گرچه حالا هم شرایط عادی نیست اما سعی می کنم برگردم و گاهی بنویسم. ممنونم که بهم سر می زنی

خواهش می کنم! بازم منتظر نوشته های خوب شما هستیم!

هستی پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:11 ب.ظ http://ye2khtaretanha.blogsky.com

اینجا چه خبره ه ه ه ه

´°●¤◦( دزیره )◦¤●°` پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:03 ب.ظ http://desiree.blogfa.com/

مهر مادری یه چیز استثناییه!

مشی جون نمی دونم چطوری ازت تشکر کنم خیلی حرف هات کمکم کرد
خیلییییییییییییییییییی ازت ممنونم که انقدر به فکرمی و خیلی خوشحالم که اینجا دوست به این خوبی پیدا کردم

من خودم در جریان مشکلاتش بودم تا یه حدی و اون کامنتی هم که براش گذاشتم واقعا از سر دلسوزی بود. اون نوشته بود من هیچ وقت با هیچ پسری دوست نبودم من براش نوشتم عزیزم اینطوری با این حرف هات فقط داری صورت مسئله رو پاک می کنی و این بهت کمک نمی کنه بهتره باهاش کنار بیای و از این حرف ها ...
نمی دونستم انقدر عصبانی میشه من واقعا از سر دلسوزی بهش اون حرف ها رو زدم ولی به هرکسی نباید کمک کرد بعضی ها جنبه اش رو ندارن اصلا

بازم یه دنیا ممنونم ازت

خواهش می کنم دزی جونم! قابلی نداره عزیزم! ازین آدمای حسود و لوس و ننر زیاد پیدا می شن! تو اهمیت نده و بگذار و بگذر! اعصاب و روح تو بیشتر از حرفای یه مش ابله اهمیت داره خانومی! آرزوی خوشبختی می کنم برات!

inموریx جمعه 3 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 06:13 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

عجب عکسی گذاشتین اینجا...کلی حس داد بهم...ممنون

پروانه عاشق جمعه 3 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:24 ب.ظ http://www.parvanevar.parsiblog.com

آدم از دیدن این عکس گریه اش میگیره اخه ....
سلام مشی خانوم بعد مدتها بروز کردم تونستین تشریف بیارین

سمبل یک مرگ عشقه پروانه!

پاییز برگ ریزان شنبه 4 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:47 ق.ظ http://azi.blogsky.com

آخی

مشنگ شنبه 4 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:54 ب.ظ http://kindglance.blogfa.com

کجایی ؟
چرا آپ نمیکنی؟

نبودم خوب!!!!!!!!!! چرا می زنی حالا؟؟؟؟

بلوط یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:07 ق.ظ

وای خدا.... منقلب شدم

الهی! بگردم من!

نازلی یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 03:07 ب.ظ

چقدر جالب بود حالا از روی دی ان ای فهمیدن که اینا بچه اند و اونم مادر. دوست داشتم.
مهشادی جون چه سوژههای باحالی میزاری بابا دمت گرم

قبونت برم! مخلصم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد